ساغر هستی
87/1/28 :: 1:53 عصر
سلام
در این پست میخواهم از مسائلی بنویسم که همتون خوب میدونید از جامعه ی اسلامی امروزی که حیف از نام مبارک اسلام که این مردم به تباهی کشونده اند .
نمیدونم از کجا شروع کنم !
از پسرای جوجه تیغی و دخترایی که فکر کردند خیابون عروسیه یا زنان و مردانی که انگار یادشون رفته چه تعهدایی دارند .
مردی که به خودش اجازه میده از شلوغی بیش از حد اتوبوس سوءاستفاده کنه کار هایی انجام بده که در شآن یک مرد 50 ساله و مهمتر از اون یک پدر نباشه و از دخترانی سوءاستفاده کنه که جای دختر کوچیکشه چه زمونه ای شده خدااا ..شاید اگه مسئولین تعداد اتوبوسا رو زیاد میکردند این قدر تا خرخره پر نمیشد که افراد فرصت طلب سوءاستفاده کنند .
اینا نسل قبل بودند الان اینگونه اند ,وای به حال نسل امروز که میخواهند فردا چگونه باشند .وقتی حیا اون قدر از بین رفته که مادرپدر ,پسرش رو در انجام کار های بچگانه و نادرست و نامشروعش همراهی میکنه و همین طور خانواده ها از اعمال نادرست دخترشون باخبرند و هیچ کاری نمیکنند ؛جز گریه و تاسف چیکار میشه کرد ؟
پسری که جلوی زنی ماشین رو نگه میداره که جای مادرشه و با بی شرمی به کار خودش ادامه میده و یا دخترانی که با مردانی دوست میشوند که جای پدرشونه ؛ آخه این چه وضعیه !!!!
فقط مدعی هستیم که ایرانییم و ایران یک کشور اسلامی و ما مسلمانیم ؛ اما مشکلات وقیحانه ی جامعه چیز دیگری را میگوید .
مگه همین دخترا و پسرای امروز مادران و پدران فردای ایران نیستند ...
از شما می پرسم :
آیا به این پدر و مادر آینده میشه اعتماد کرد ؟ فرزندانمان میتوانند به نسل ما اعتماد کنند ؟ از این پدران و مادران چه فرزندانی تربیت خواهند شد ؟
همش در یک جمله »» اگه به همین روش پیش بره فردای ایران رو نمیشه دید .
خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
:: کل بازدیدها ::
83286
:: بازدید امروز ::
1
:: بازدید دیروز ::
5
:: پیوندهای روزانه::
:: درباره خودم ::
:: اوقات شرعی ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: دوستان من ::
سرگرمی و تفریحی متعلق به داداشم سجاد:: لوگوی دوستان من ::
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: مطالب بایگانی شده ::
همش سه تا از پر حرفی های ساغر گل
مناجات با خدا
درباره ی ساغر گلاب